رهارها، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 18 روز سن داره

مادرانه هایی برای نازنین دخترم رها

صبوری کن دخترکم!

دخترک زیبای من , رهای نازنینم این روزها درگیری های کاریم خیلی زیاد شده مامانی. عصرها یه کم دیرتر میرسم خونه و حتی توی خونه هم که هستم یا اینقدر خسته ام که توان بازی ندارم و یا اینکه کارمو آوردم خونه. عزیزترینم وقتی میرسم خونه و تو رو می بینم که کاملا منتظر بودی و با دیدن من جیغ می کشی اشک میاد توی چشمام. وقتی همون لحظه بغلت می کنم و بهت میگم عزیزم دلم برات تنگ شده بود , وقتی تو هم سعی میکنی خودتو تو بغلم گم کنی اونوقته که می فهمم خیلی عاشق همیم و دلم می گیره که یه روز دیگه با کم بودن تو سپری شد ولی زندگی همینه مامانی.نازنینم مامانو ببخش که این روزها خیلی سرش شلوغه و نمی تونه که اونجوری که خودش میخواد و تو دوست داری برات مادری کنه. ...
2 ارديبهشت 1392

این روزها.... (2)

- مسیر اتاق خواب رو یاد گرفتی و کلاً تو اون مسیر رفت و آمد می کنی! - عصبانیت و ناراحتی منو متوجه میشی مخصوصاً وقتی غذاتو نمی خوری و من به حال خودت رهات میکنم تا چند دقیقه چشم از من برنمیداری تا مطمئن بشی ازت دلگیرم یا نه! - شیرین کاری های پسرونه یاد گرفتی و وقتی میگم رها کله بزن سرت رو خیلی آروم جوری که دردت نیاد میاری و میزنی به سر من! - وقتی میگم رها اجازه بگیر , انگشت اشاره دست راستت رو به نشانه اجازه گرفتن میاری بالا.(من آخرش این انگشت رو میخورم) - سه تایی همچنان توی ترافیک حکیم می مونیم و تو با آهنگ "دوستت دارم محسن یگانه " می رقصی و ما از بودنت انرژی می گیریم . دخترکم این روزها بیشتر از همیشه فکر می کنم که چقدر خوشبختی...
24 فروردين 1392

حول حالنا الی احسن الحال...

د لبرک شیرین من اولین بهار زندگیت مبارک مامانی. ایشالا سالهای سال با سلامتی و شادی در کنار ما باشی. خدایا در این سال جدید فقط ازت سلامتی میخوام و سلامتی و سلامتی. قبل از این یه مطلب نوشتم که پر از احساسات منفی بود. نخواستم تو سال جدید انرژی منفی ثبت کنم, پاکش کردم. خدایا این احساسات رو ازم دور کن و طعم شیرین مادر بودن رو همیشگی کن. نه فقط برای من برای همه مادرانی که خودت بهشون این نعمت رو دادی. خدایا خودت بساز که تو سال جدید لحظه لحظه زندگی همه پر از شادی , امید و موفقیت باشه. آمین   ...
5 فروردين 1392