رهارها، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 20 روز سن داره

مادرانه هایی برای نازنین دخترم رها

اول بگو بابا!

1391/12/3 16:25
نویسنده : مامانی
269 بازدید
اشتراک گذاری

کاش میشد برق شادی تو چشمات رو وقتی بهت میگم " بگو بابا , بابا" ثبت کنم. نمیدونم یاد چی میوفتی , یاد هواپیما بازی , بالا افتادن , قلقلک , لی لی حوضک یا گردش توی خونه؟!  شایدم اینقدر بزرگ شدی که یاد آغوش گرم و مهربون بابا بیوفتی.

عزیزکم داشتن پدر , دارایی بزرگی است و داشتن پدر مهربون و عاشقی مثل بابای تو ثروت بی پایان. برای بزرگترین ثروت زندگیت با قلب کوچکت همیشه دعا کن. برای پدرت همیشه دعا کن معصومم , برای سلامتی , موفقیت و سربلندیش.

میگویند "برای کودک بلندترین نقطه شانه های پدر است ".  خدایا بابای مهربون دخترم رو در پناه خودت محفوظ دار.........آمین

شاید جزو معدود مادرایی باشم که به بچه ش ميگه "بگو بابا , بگو بابا"....دخترکم اول بگو بابا!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

مامان ترانه
5 اسفند 91 11:24
بسیار زیبا بود. آفرین به مامان زرنگ رها که تند تند آپ می کنه وب شو
مامان لیلی
6 اسفند 91 11:28
وای فرزانه منم عاشق اینم لیلی بگه بابا
آتنا مامان آرنیکا
7 اسفند 91 3:28

می خواستی نصفه شبی اشک ما رو در بیاری خانوووم معلم؟
بسی زیبا بود و عاشقانه !


من که معلم نیست اتنا جونم.چرا اشکت دراومد قربونت برم؟
مريم
8 اسفند 91 14:43
عزيزم من هم دلم لرزيد خدا حفظشون كنه برات هر دو پدر و دختر


ممنون مریم جون
mohade3
20 اسفند 91 10:42
ایشالا که هرسه تاتون همیشه کنارهم خوشبخت بمونین.تو و رهاجونم زیر"سایه"ی آقارضا،(همتون باهم)تا دنیا برجاست سالموسلامت باشین.


ممنونم عزیزم
mohade3
21 اسفند 91 10:03
فرزانه جون به کلمه ی "سایه"توجه کردی؟؟؟؟؟؟؟


عزیزم منظورتو نفهمیدم؟؟؟؟
mohade3
22 اسفند 91 17:23
یادت نیس که آقارضااینجا که بودین چی میگفت؟


من حافظه ام داغونه عزیزم. یادم نیست