رهارها، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 5 روز سن داره

مادرانه هایی برای نازنین دخترم رها

جبرانی

مامانی عزمم رو جزم کردم که این چند ماه عقب افتادگی رو جبران کنم. این چند روزه سعی میکنم تا هنوز خاطرات از ذهنم پاک نشده بیشتر از گذشته بنویسم.
29 بهمن 1391

زود گذشت!

نازنین دخترم تو الان ۷ ماه و ۲۷ روز داری. تو بزرگ شدی و من روز به روز عاشق تر. هر روز بیشتر از روز قبل دوست دارم نازگلکم. خوشگلکم شما الان کامل میشینی و با اسباب بازی هات بازی می کنی. سینه خیز میری که خیلی بامزه است.با صدای بلند می خندی و به زبون خودت باهام حرف میزنی. اما هنوز خاطره اولین روزهای زندگیت جلوی چشمام خیلی روشنه. شبهایی که تا صبح بالای سرت بیدار می موندم چون تو خیلی ضعیف بودی و من می ترسیدم اتفاقی برات بیوفته. یاد اولین باری که از روی زمین اسباب بازیتو برداشتی , اولین باری که بهم خندیدی ... چقدر کوچیک بودی عزیزم. وقتی عکساتو نگاه می کنم باورم نمیشه که ۷ ماه به این سرعت گذشت. زود گذشت جان ِمادر , زود گذشت! ...
29 بهمن 1391

آغاز

سلام دختر نازم خیلی وقت بود که دلم میخواست برات بنویسم ولی نمیدونم چرا نمیتونستم لذت با هم بودنمون رو ثبت کنم. مامانی من کلا نویسنده خوبی نیستم و نخواهم شد که همین مسٔله یکی از مهمترین دلایل ننوشتنم بود ولی بالاخره به دنبال بقیه تغییراتی که با اومدن تو میخواستم تو وجود خودم بدم تا بتونم مادر خوبی (البته با معیارهای خودم) باشم قصد دارم این کار رو انجام بدم. امیدوارم همیشه همینقدر انرژی داشته باشم. ...
28 بهمن 1391